نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران

N A M I R

‏شنبه‏، 2012‏/11‏/17

27

 

 

پرونده ای که با قتل ستار بهشتی، دوباره به جریان افتاد

بازگشت به کهریزک؛ جنایتی که مسکوت نخواهد ماند

کهریزک با عظمت بیشتر نشان داده است که معمولا دستگاههای امنیتی حاکم در این مواقع تنها پرونده ای می گشایند، کمیسیونی تشکیل می دهند، گزارش متناقضی منتشر می کنند و سپس موضوع را به بایگانی می سپرند. چنانکه بانی و خاطی اصلی این پروند، سعید مرتضوی این روزها با تکریم دولت احمدی نژاد نیز مواجه شده و به شدت مورد حمایت حاکمیت بر دستگاه عظیم تامین اجتماعی حکم می کند، و اراده ای نیز در برخورد و یا حتی جلوگیری از تکریم وی دیده نمی شود.

قتل ستار بهشتی، وبلاگ نویس منتقد و سوالات موجود درباره وجود شکنجه در بازداشتگاه های نیروی انتظامی و هماهنگی ناگفته دستگاه قضایی با آن، بار دیگر موضوع پرونده کهریزک را در راس اخبار و گفت و گوهای سیاسی روز قرار داده است؛ تا جایی که مسوولان دولتی و قضایی نیز وادار به اشاره به آن داستان و راه اندازی مجدد پرونده آن شده اند.

به گزارش کلمه، این روزها با قرار گرفتن موضوع قتل ستار بهشتی، وبلاگ نویس بازداشت شده توسط پلیس فتا در راس گزارش های خبری، بار دیگر سوالات و ابهامات موجود و مسکوت در مورد پرونده کهریزک و شهادت امیر جوادی فر، محمد کامرانی، محسن روح الامینی و رامین آقازاده قهرمانی مورد بحث قرار گرفته و به تکرار در سخنان منتقدین و مسوولان مورد اشاره واقع می شود.

زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ این جنایت را کهریزک ۲ می نامند، رسانه ها از این می نویسند که اگر به جنایت کهریزک رسیدگی شده بود امثال ستار بهشتی شکنجه و کشته نمی شدند، و همزمان دستگاه قضایی خبر از به جریان افتادن مجدد این پرونده می دهد.

قتل «کهریزک» وار، این بار در پلیس فتا

۱۳ آبان ماه امسال بود که قتل ستار بهشتی جوان وبلاگ نویس و کارگر بار دیگر بحث برخوردهای غیرقانونی و شکنجه در زندان های حاکمیت را در راس اخبار قرار داد. وی به اتّهام “اقدام علیه امنیّت ملی از طریق فعالیت در شبکه‌ی اجتماعی و فیس بوک” توسط پلیس فتا بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده بود. در مدّت بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه شد و در همین جریان درگذشت و در قبرستان رباط کریم (محل زندگی‌اش)، به خاک سپرده شد.

بر اساس گزارش ثبت شده در روابط عمومی بهشت زهرای تهران، بهشتی در ۱۳ آبان ماه فوت کرده‌است. فشار و پنهان کاری مسوولین قضایی و امنیتی در این داستان باعث شد تا اخبار و گزارش ها با احتیاط و سرعت پایین تری منتشر شوند، همچنین بارها بر برخورد های غیرقانونی صورت گرفته با خانواده وی نیز تاکید شد.

اما نکته آنجا بود که در جریان تحویل جنازه این جوان، خانواده وی به کهریزک ارجاع داده شدند و همین امر و شباهت نوع بازداشت و قتل غیرقانونی این جوان مجددا پای پرونده مفتوح کهریزک را به میان کشید.

یادآوری جنایتی که هیچ گاه فراموش نشد

در گیر و دار مطالب و انتقادات مطرح شده درمورد قتل ستار بهشتی، روزنامه جمهوری اسلامی نیز با طرح سوالاتی جدی، اشاره ای به داستان کهریزک کرد. این روزنامه در ستون سرمقاله خود با طرح سوالاتی جدی نوشته است:« در گذشته نیز بارها چنین مواردی پیش آمد ولی مسئولان به جای آنکه با اقدام درست و به موقع، مجال تبلیغات خصمانه دشمنان علیه نظام جمهوری اسلامی را از آنها بگیرند، منفعلانه با آن موارد برخورد کردند و راه را برای تاخت و تاز دشمنان باز گذاشتند.»

سرمقاله نویس این روزنامه هشدار داده است: ماجرای کهریزک نیز تا مدتی به همین سرنوشت مبتلا شده بود و متأسفانه حتی بعد از آنکه اقداماتی برای رسیدگی به آن صورت گرفت باز هم با قاطعیت و سرعت لازم پی گیری نشد و تا امروز هنوز به نتیجه نرسیده است. با توجه به تجربه تلخ کهریزک است که مسئولان قضائی کشور باید به هنگام وقوع چنین ماجراهائی به موقع دست بکار شوند و وظایف خود را با سرعت و قاطعیت انجام دهند تا از طرفی چهره نظام جمهوری اسلامی ملکوک نشود و از طرف دیگر جلوی تکرار چنین وقایع زشتی گرفته شود.»

نهایتا با یادآوری اتفاقات مشابه، این روزنامه سعی کرده است نشان دهد چگونه ضعف و اهمال در برخورد با عاملان کهریزک و پرونده های مشابه راه را برای تکرار این برخوردها و کشتارها هموار کند.

از سوی دیگر احزاب و گروه های سیاسی نیز همین خطا و سکوت در برابر اتفاقات کهریزک را دلیل این تکرارها دانسته اند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در بیانیه ای که در مورد قتل ستار بهشتی منتشر کرده می نویسد: رویه بازداشت های غیر قانونی و بازجویی های بدون حضور وکیل به شیوه مخفی و غیر شفاف و در یک کلام روند جاری قضایی خلاف قانون اساسی و ” احترام به حقوق شهروندی و آزادیهای مشروع ” نتیجه ای جز قربانی شدن «زهرا کاظمی ها»، «زهرا بنی یعقوب ها»، «هدی صابرها»، «امیدرضا میرصیافی ها»، شهدای کهریزک «جوادی فر- روح الامینی- کامرانی» و جوانانی چون «ستار بهشتی» را در پی نداشته است. کارنامه حاکمان در این زمینه فهرستی بلند از فجایع حقوق بشری و انسانی در زندان ها و بازجویی های غیرقانونی را نشان می دهد که فاجعه «کهریزک» شاید تنها بخش کوچکی از آن باشد.

بازداشتگاه کهریزک نام بازداشتگاهی در شهر سنگ از توابع شهرری استان تهران است که در دوران فرماندهی محمدباقر قالیباف بر نیروی انتظامی تاسیس و طی چندین سال در عملیات‌های مختلف از جمله تخریب محله خاک سفید و سپس به طور گسترده در طرح موسوم به ارتقای امنیت اجتماعی و سرکوب معترضان به انتخابات مورد استفاده قرار گرفت. این بازداشتگاه تا میانه تابستان ۱۳۸۸ ناشناخته بود اما در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری شهرت جهانی پیدا کرد.

ناراحتی دستگاه قضایی از یادآوری فاجعه کهریزک

در حالی که اکثر منتقدین و رسانه ها، با تکرار قتل یک جوان در روند بازجویی و شکنجه اهمیت برخورد با خاطیان در کهریزک را عاملی موثر شمرده اند، این امر به مذاق دستگاه های مسوول در این زمینه خوش نیامده است. سازمان قضایی نیروهای مسلح که در همان روزهای اوج پرونده کهریزک با صدور اطلاعیه ای مسوولیت فاجعه را متوجه چند مامور در بخش انتظامی کرده بود، نسبت به کسانی که از روند رسیدگی انتقاد می کنند، اعتراض کرده است. در بیانیه ای که این سازمان منتشر کرده است آمده: «مطلب طوری تنظیم شده بود که عدم برخورد با خاطیان شامل هر دو بخش می‌شد در حالی که تشکیلات قضائی نیروهای مسلح با بخش انتظامی برخورد قضائی کرد و پرونده مربوط به این بخش در موقع مقتضی رسیدگی شد و احکام صادره نیز به اطلاع عموم رسید و روزنامه جمهوری اسلامی نیز اطلاعیه مربوط به آن را به چاپ رساند».

این در حالی است که افکار عمومی و جامعه به هیچ وجه عملکرد این دستگاه را روشن کننده و توجیه کننده آن اتفاقات ندانسته بود و منتظر برخورد با عوامل اصلی بود.

موج سواری گروه های حامی دولت

در حالی که نهادهای مدنی و حقوق بشری این روزها منتظر پاسخگویی نهادهای قضایی و امنیتی در مورد داستان کهریزک هستند، موضوع قتل در زندان و بازجویی به دستاویزی برای نیروهای حامی دولت تبدیل شده است. در همین زمینه چندین وبسایت حامی احمدی نژاد بیان کرده اند، که قتل ستار بهشتی نشان داده چرا رییس دولت قصد داشته از زندان ها بازدید کند. مدیرمسوول روزنامه خورشید نزدیک به دولت نوشته بود: «به عنوان یک نویسنده از این مسئله بسیار خجالت‌زده شدم»

در واکنش نیز رییس قوه قضاییه، به گزارش دویچه وله، صادق لاریجانی نیز این نوع اقدام ها را وقیحانه توصیف کرده است. وی گفته است: «این تلاشی وقیحانه برای سوء‌استفاده از یک حادثه است.»

وضعیت پرونده کهریزک

سوالات و ابهامات جدی در مورد این قبیل اتفاقات و وضعیت رسیدگی به آنها، بار دیگر ذهن ها را معطوف به پرونده کهریزک کرده است. همزمان با این اتفاق و بحث های جدی، اما خبر به جریان افتادن مجدد پرونده کهریزک در نوع خود جالب به نظر می رسد.

خبرگزاری مهر از صدور کیفرخواست برای قضات تعلیق شده پرونده کهریزک و ارسال این پرونده به دادگاه کیفری استان تهران خبر می‌دهد. یک مقام قضایی می‌‌گوید که سه متهم این پرونده به زودی محاکمه می‌‌شوند.

آنچنان که قول داده شده قرار است به زودی این متهمین محاکمه شوند، امری که به کرات در گذشته نیز مورد اشاره قرار گرفت و بعدها پس از انتشار گزارش های ضعیفی همچون گزارش سازمان قضایی نیروهای مسلح به کما رفت.

به گزارش دویچه وله، مقامات قضایی در آغاز دلیل مرگ روح‌الامینی و کامرانی را ابتلا به منیژیت اعلام کردند، اما خانواده‌های این دو پس از خاکسپاری فرزندانشان تاکید کردند که آثار ضرب و جرح روی بدن آنها مشهود بوده و هر دو از ناحیه سر به شدت مجروح شده بودند. پزشکی قانونی نیز گواهی کرد که امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی بر اثر ضربات وارده به نسوج نرم و شرایط بد نگهداری کشته شده‌اند.

پس از رسیدگی به این پرونده بود که مرتضوی همراه با حسن حداددهنوی (معاونت امنیت وقت دادستان تهران) و علی‌اکبر حیدری فرد (دادیاری که دستور انتقال بازداشت شدگان به کهریزک را داده بود) در مرداد ۱۳۸۹ به دستور دادگاه انتظامی قضات از سمت ‌های خود تعلیق شدند و هم‌زمان مصونیت قضایی آنها نیز لعو شد. اما رسیدگی به اتهامات آنها معوق ماند.

پس از مدتی سکوت و ممنوعیت خبری تنها امری که در مورد پرونده و داستان کهریزک در مجامع عمومی مشاهده شد صدور مجوز برگزاری سالگرد شهادت آن سه جوان در مراسمی در تهران بوده است.

به نظر نمی رسد با سکوت حاکمیت و دولت در مورد این پرونده سوالات و ابهامات در مورد شهدای جنبش سبز در این زندان و مسایلی چون کشته شدن رامین پورادرزجانی پزشک آن به فراموشی سپرده شود. رامین پوراندرجانی پزشکی که دوران خدمت وظیفه خود را در این بازداشتگاه می گذرانده است در ۱۹ آبان ۱۳۸۸ درگذشت. وی پس از رسوایی شکنجه در کهریزک و مرگ چند تن از زندانیان خصوصا محسن روح الامینی به قصور در انجام وظایف متهم و بازجویی شده بود. مقامات حکومتی علت مرگ وی را مسمومیت دارویی و فرمانده پلیس خودکشی عنوان کرد، اما خانواده وی این موضوع را به شدت تکذیب کرده و رسانه‌های نزدیک به جنبش سبز معتقد به قتل وی بودند

متهمین کجا هستند؟ چه می کنند؟

با شدت گرفتن و جدی شدن بحث ها پیرامون پرونده کهریزک، حساسیت های بسیاری در افکار عمومی در مورد پیگیری این پرونده ایجاد شد. یکی از متهمین اصلی این پرونده سعید مرتضوی است که در جامعه سیاسی به دلیل برخوردها و احکام خشونت بار در پرونده روزنامه های اصلاح طلب و زندانیان سیاسی مورد انتقاد است. وی همچنین وی از سوی دولت کانادا و کمیته اصل ۹۰ مجلس ششم، پیرامون قتل زهرا کاظمی روزنامه نگار و عکاس ایرانی – کانادایی که در بازداشت دادستانی تهران کشته شد، مقصر اعلام شده‌است.

اما برخوردها در پرونده کهریزک با این قاضی، همراهی و سکوت دستگاه های حاکم با جریان کهریزک را نشان داد. علی رغم آنکه هم در مجامع حقوق بشری و هم در افکار عمومی کشور، مرتضوی از بانیان اصلی داستان کهریزک به شمار می آید، وی با ارتقا و انتصاب در راس سازمان های مهم دولتی مورد حمایت حاکمیت قرار گرفت. یکسال بعد مصونیت قضایی وی در شهریور ۱۳۸۹ توسط دادگاه انتظامی قضات لغو شد. او سپس توسط محمود احمدی نژاد به ریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و ریاست سازمان تامین اجتماعی منصوب شد. حتی برخی نمایندگان همراه با دولت، وجود وی را برای حفظ نظام ضروری خوانده بودند.

مرتضوی هم اکنون در راس سازمان تامین اجتماعی مدیریت می کند، امری که در مجلس نیز مورد اعتراض قرار گرفت و پس از اعتراض بنا بر نقل قول حدادعادل، وی «قول شرف» داد استعفا بدهد، امری که هیچگاه اتفاق نیفتاد. اخیرا نیز سازمان متبوع وی طی قراردادی مورد سوال، مالکیت هتل های هما در سراسر کشور به ارزش بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان را به این سازمان منتقل کرد.

از حسن حداد معاون مرتضوی خبری نیست، اما متهم دیگر این پرونده که حیدری فرد نام دارد نیز چندی پیش به اتهام تیراندازی و هفت تیر کشی بازداشت شد. در نخستین ماه سال ۹۱ بود که خبرگزاری ها گزارشی منتشر کردند و مدعی شدند فردی در پمپ بنزینی در اصفهان با در آوردن سلاح دست به تیراندازی زد و متواری شد. بدنبال این رخداد و با شکایت افرادی که با وی درگیر بوده اند پرونده ای در دادگستری اصفهان تشکیل و به فوریت موضوع دنبال و پس از ساعتی و با حساسیت و دستور فوری قضایی، خودروی سانتافه در مسیر اصفهان به تهران توسط ماموران پلیس متوقف و راننده به دادسرای اصفهان انتقال می یابد. بعدها مشخص شد این فرد حیدری فرد قاضی و مشاور نزدیک مرتضوی بوده است.

حیدری فرد که پیش از این در سمت دادیار کهریزک شناخته می شد و اکنون در حالت تعلیق قرار دارد و بیشتر بعنوان مشاور سعید مرتضوی در ستاد قاچاق کشور شناخته می شود.

آزمونی دیگر و تکرار روندی تکراری

با آنکه روند و سابقه امور مشابه نشان می دهد که در چنین مواردی دستگاههای امینتی و قضایی مسوول به هیچ وجه حاضر به پاسخگویی و برخورد با مقصرین نیستند، اما به نظر می آید این حادثه نیز یک آزمون برای حاکمیت شمرده می شود. قتل ستار بهشتی می تواند همچون دهها حادثه مشابه همچون قتل ندا آقاسلطان و دهها شهید جنبش سبز، فاجعه کهریزک و یا فشارها و شکنجه های متعدد زندانیان سیاسی، به کارنامه این حاکمیت و دولت اضافه شود و احتمالی پایین تر اینکه به معرفی و برخورد هرچند حداقلی با خاطیان بپردازند.

البته پرونده کهریزک با عظمت بیشتر نشان داده است که معمولا دستگاههای امنیتی حاکم در این مواقع تنها پرونده ای می گشایند، کمیسیونی تشکیل می دهند، گزارش متناقضی منتشر می کنند و سپس موضوع را به بایگانی می سپرند. چنانکه بانی و خاطی اصلی این پروند، سعید مرتضوی این روزها با تکریم دولت احمدی نژاد نیز مواجه شده و به شدت مورد حمایت حاکمیت بر دستگاه عظیم تامین اجتماعی حکم می کند، و اراده ای نیز در برخورد و یا حتی جلوگیری از تکریم وی دیده نمی شود.

به نظر نمی آید بتوان انتظار برخورد در پرونده های مشابه کهریزک را داشت، چنان که دستگاهها و افراد مسوول در حال تکرار روندهای مسبوق به سابقه خود در این زمینه هستند. خصوصا در مورد قتل ستار بهشتی با توجه به گزارش های پر غلط کمیسیون مجلس و تناقض گویی های مسئولان قضایی و مهمتر از همه اینها وادار کردن خانواده وی به سکوت و تبعید کردن یکی از شاهدان پرونده شکنجه او به زندان اهواز، کورسوی امیدهای موجود هم در حال کم سو شدن است.

در ماجرای کهریزک البته جریان حاکم سعی کرد با تمهیداتی و صدور دستوری از سوی رهبری مبنی بر تعطیلی فوری کهریزک در سال ۸۸، اراده وی را در برخورد با مفاسد و شکنجه نشان دهد، اما عدم ادامه این روند و حمایت بالادستی از کسانی همچون مرتضوی، نمایشی بودن برخوردهای ابتدایی را نیز اثبات می کند.

آیا می توان با توجه به موجی که در محکومیت شکنجه و قتل ستار بهشتی به راه افتاده، دست کم به تکرار نشدن فجایعی مشابه آن و از جنس کهریزک امید داشت؟

کلمه

_______________________________________________________________

مقالات منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر سياست و اهداف نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران نميباشند. حق ويرايش اخبار و مقالات ارسالی برای هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است. 

 

 

 

صفحه‌ای که در آن قرار دارید، آرشیو سایت قدیمی نهضت مقاومت ملی ایران می‌باشد.برای دستیابی به سایت جدید به این آدرس رجوع کنید: namir.info