انتقاد
روزنامه
جمهوری
اسلامی از
گرانی ۶۰۰
درصدی نان:
مسئولان
از وضع مردم
بی خبرند
در
شرایطی که
حقوقها با
افزایش
اندکی تا آخر
سال ثابت میماند
و قیمتها هر
روز یا هر
هفته و یا
حداکثر هر
ماه رشد میکنند
و به سرعت
بالا میروند
چگونه میتوان
گفت وضع
اقتصادی مردم
خوب است؟ آیا
مسئولان و
مدیران ارشد
دولتی خبر
دارند که
بسیاری از
مردم نمیتوانند
حتی ماهها
یک کیلو گوشت
خریداری
کنند و به
خانه ببرند؟
آیا حضرات
اطلاع دارند
که مرغ در
بسیاری از سفرههای
اقشار ضعیف
نایاب است؟
آیا خبر
دارند که مواد
لبنی بستهبندی
شده از یکطرف
هر چند وقت
یکبار گران
میشوند و از
طرف دیگر از
حجم محتوای
بستهها کم
میشود؟ اگر
خبر دارند
چگونه است که
میگویند
وضع اقتصادی
مردم خوب
است؟ و اگر
خبر ندارند،
چگونه بر
مسندهائی
تکیه زدهاند
روزنامه
جمهوری
اسلامی با
انتقاد از
گران شدن
نان، به بی
توجهی
مدیران ارشد
کشور نسبت به اوضاع
مردم پرداخت
و نوشت: به نظر
میرسد مشکل
اصلی اینست
که
دولتمردان و
مدیران ارشد
از اوضاع
اقشار ضعیف
بیخبرند. آنها
به این
واقعیت توجه
نمیکنند که
در یک بخش از
جامعه تحت
مدیریتشان،
جماعتی
درحال
محاکمه شدن
به خاطر
سوءاستفادههای
کلان سه هزار
میلیارد
تومانی و
ماجرای رسوای
بیمه و
استانداری
تهران هستند
که برای غارتگریهای
آنها ارقام
دهها و صدها
میلیونی
اصولاً مطرح
نبوده و فقط
با ارقام
صدها هزاران
میلیارد
تومانی
سروکار
داشتند و در
بخش دیگر
جامعه افراد
و خانوادههای
فراوانی
حضور دارند
که شبها
گرسنه میخوابند
و در سطلهای
زباله
مقداری
خوراکی
جستجو میکنند
تا زنده
بمانند و
کارتن خوابهائی
وجود دارند
که تا آخر
عمرشان باید در
آرزوی یک
سرپناه چند
متری بمانند.
یادداشت
نویس این
روزنامه با
اشاره به
سخنان اخیر
رحیمی مبنی
بر اینکه”وضع
اقتصادی
مردم خوب است”
ادامه می دهد:
معلوم است
وضع چه کسانی
خوب است،
باندهای
اختلاس سه
هزار
میلیاردی و پرونده
بیمه و
استانداری
تهران و
حامیان آنها! نه
آنها که وقتی
نان گران میشود،
دغدغه تهیه
پول نان،
خواب را از
چشمانشان میرباید.
در
این یادداشت
آمده است» یک
احتمال
اینست که چون
مدیران ارشد
دولتی فکر میکنند
وضع اقتصادی
عامه مردم
خوب است، از
نظر آنها
اشکالی وجود
ندارد که نان
گران شود و
البته سایر
اقلام مورد
نیاز مردم
نیز هر روز با
قیمت گرانتر
عرضه شوند.
طبیعی است که
مدیران ارشد
دولتی به
دلیل اینکه
با بقالی و
نانوائی و
لبنیاتی سروکار
ندارند
تصورشان این
باشد که وضع
اقتصادی
مردم خوب است
و با همین
تصور، در
اطاقهای در
بسته و خنک،
تصمیم
بگیرند نرخ
نان را بالا
ببرند تا
مردم یک روز
صبح از خواب
بیدار شوند و
به نانوائی
مراجعه کنند
و ببینند
برای هر نان
سنگک ۶۰۰ تومان،
نان بربری ۵۰۰ تومان،
نان تافتون ۳۰۰ تومان و
نان لواش ۱۶۰ تومان
باید
بپردازند.
در
این یادداشت
با ارائه
آمار بانک
مرکزی مبنی
بر گران شدن
همه کالاها و
اظهارات
متناقض مسئولان
می افزاید:
اگر حقوق
کارگران و
کارمندان
نیز به تناسب
تورم و
افزایش قیمت
نان و گوشت و
حمل و نقل و
لبنیات و
سایر
مایحتاج
زندگی بالا
میرفت،
شاید میشد
سخن آقای
معاون اول
رئیسجمهور
را بپذیریم
که وضع
اقتصادی
مردم خوب است،
اما در
شرایطی که
حقوقها با
افزایش
اندکی تا آخر
سال ثابت میماند
و قیمتها هر
روز یا هر
هفته و یا
حداکثر هر
ماه رشد میکنند
و به سرعت
بالا میروند
چگونه میتوان
گفت وضع
اقتصادی
مردم خوب
است؟
آیا مسئولان
و مدیران
ارشد دولتی
خبر دارند که
بسیاری از
مردم نمیتوانند
حتی ماهها
یک کیلو گوشت
خریداری
کنند و به
خانه ببرند؟
آیا حضرات
اطلاع دارند
که مرغ در
بسیاری از سفرههای
اقشار ضعیف
نایاب است؟
آیا خبر
دارند که مواد
لبنی بستهبندی
شده از یکطرف
هر چند وقت
یکبار گران
میشوند و از
طرف دیگر از
حجم محتوای
بستهها کم
میشود؟ اگر
خبر دارند
چگونه است که
میگویند
وضع اقتصادی
مردم خوب
است؟ و اگر
خبر ندارند،
چگونه بر
مسندهائی
تکیه زدهاند
که اولین
مسئولیت
صاحبان آنها
آگاهی از وضعیت
معیشتی مردم
و رسیدگی به
آن است؟
وی
در ادامه
نوشته است: به
گران شدن نان
برگردیم و
این نکته را
یادآور شویم
که از آذر ماه
سال ۸۹ که قانون
هدفمندی
یارانهها
به اجرا در
آمد تا امروز
قیمت نان ۶۰۰ درصد
گران شده است.
یک نان سنگک
قبل از شروع
اجرای قانون
هدفمندی یارانهها
۱۰۰ تومان
بود و اکنون ۶۰۰ تومان
است.
میزان
افزایش حقوق
کارمندان و
کارگران در
این یکسال و
نیم که قیمت
نان ۶
برابر شده
چقدر بوده
است؟
ایکاش
این گرانی
فقط مربوط به
نان بود.
آمارهای
جدید اعلام
شده توسط
بانک مرکزی
نشان میدهد
کلیه اقلام
مورد نیاز
مردم مشمول
تورم و افزایش
قیمت هستند.
بگذریم از سکه
و دلار و سایر
ارزها که هر
روز گرانتر
میشوند و
آثار تورمی
آنها،
برخلاف
ادعای مسئولان
دولتی، در
کلیه بخشهای
مربوط به
معیشت مردم
نمایان است.
در
این یادداشت
با اشاره به
خطرات ناشی
از گرانی
آمده است:
دولتمردان
باید به این
نکته توجه
داشته باشند
که آثار سوء افزایش
سرسام آور
قیمتها به
محرومیت
اقشار ضعیف
از تغذیه
مناسب محدود
نمیشود،
بلکه آثار
اجتماعی و
فرهنگی
خطرناکی دارند
که بسیار مهمتر
و غیرقابل
جبران هستند.
افزایش
بیکاری، بالا
رفتن آمار
طلاق، گسترش
فساد و فحشا و
بحرانهای
اخلاقی از
عوارض
مستقیم
گرانیها هستند.
غفلت از این
عوارض
خطرناک،
مشکلات فرهنگی
بزرگی را
پدید میآورد
که هویت
جامعه
اسلامی را
تهدید خواهد
کرد.
در
ادامه با
انتقاد از
نحوه اجرای
قانون یارانه
ها نوشته است:
گفته میشود
این گرانیها
در چارچوب
اجرای قانون
هدفمندی
یارانهها
صورت میگیرد
که چارهای
جز اجرای آن
نیست. پاسخ
اینست که
اولاً نادرست
اجرا کردن
قانون است که
این مشکلات
را پدید
آورده نه
اجرای آن و
ثانیاً حتی
اگر یک قانون دارای
عوارضی است
که با مصالح
عموم مردم
منطبق نیست،
باید در خود
قانون
تجدیدنظر
شود و یا مکملهائی
برای آن در
نظر گرفته
شود که آن
عوارض منفی
را برطرف
نمایند.
کلمه
_________________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|