پولها
کجاست؟
این
اختلاس یا
سوءاستفاده
مالی – که میتوان
آن را به جرات
بزرگترین
اختلاس یا
سوءاستفاده
تاریخ کشور و
حتی خاورمیانه
قلمداد کرد-
سه سوال از
سوی رسانهها
و افکار
عمومی مطرح
میشود. نخست
آنکه پرسیده
میشود این
پولها کجا
رفته است؟
احمد
حاتمی یزد
این
اختلاس یا
سوءاستفاده
مالی – که میتوان
آن را به جرات
بزرگترین
اختلاس یا
سوءاستفاده
تاریخ کشور و
حتی خاورمیانه
قلمداد کرد-
سه سوال از
سوی رسانهها
و افکار
عمومی مطرح
میشود. نخست
آنکه پرسیده
میشود این
پولها کجا
رفته است؟
دوم
میپرسند که
مقصر این سوءاستفاده
چه افراد و
نهادهایی
هستند و سوم
آنکه چگونه
میتوان جلو
وقوع این نوع
پدیدهها را
در نظام
اقتصادی
کشور گرفت؟
از نظر نگارنده،
برای رسیدگی
به این
پرونده باید
به این سوالات
پاسخ داده
شود و از سوی
دیگر باید
طرح دقیقی
برای حل
موضوع داشت
که چه مراحلی
باید طی شود و
اگر طرح
درستی ترسیم
نشود هم زمان
بیشتری طول
میکشد، بههمیندلیل
بهتر است که
به شرح این
موضوع
پرداخته شود:
در ارتباط با
سوال نخست در
این مرحله
مهمترین
نکته این است
به جای آنکه
قوهقضاییه
وارد قضیه
شود بهتر است
که متخصصان
بانکی و
کارشناسان
اقتصادی
وارد عمل
شوند.
نباید
انتظار داشت
که ضابطان
قضایی
بتوانند با
مهارت علمی و
فنی این
پرونده را حل
کنند، بلکه
این کار را
باید
کارشناسان
بانکی یعنی،
کمیسیون
مشترکی از
بازرسان
بانک صادرات
و مدیران
باتجربه
بانکملی و
بانکمرکزی
بر عهده
بگیرند که
تبحر دارند و
این قضیه را
بررسی و به
رییس قوه
قضاییه
گزارش کنند.
مطمئنا اگر
نهادهای
دیگری وارد
قضیه شوند،
قضیه بیشک
رنگوبوی
سیاسی و
جناحی به خود
میگیرد و
جنبههای
قضایی و
اقتصادی آن
نادیده
گرفته میشود.
اکنون
بیش از دوماه
است مردم
مطلع شدهاند
که چنین
اختلاس یا
تخلف مالیای
صورت گرفته،
اما اگر دقیق
گفته نشود که
این پولها
کجا رفته و
اگر گفته شود
که بانک آریا
بوده نیز
نقطه مثبتی
نیست.
زیرا
آنچه که در
شرکت آریا
مصرف شده پنجدرصد
کل این مبلغ
بوده و آنچه
که برای خرید
شرکتهای
دولتی برای
خصوصیسازی
نیز پرداخت
شده پنجدرصد
کل مبلغ بوده
و آنچه که به
عنوان وثیقه
برای دریافت
اعتبارات
پرداخت شده
نیز ۱۰درصد
این مبلغ
بوده است.
البته این
اطلاعاتی است
که مطبوعات
به نقل از
مسوولان
بیان کردهاند
و ما هم فرض را
بر موثق بودن
آن میگذاریم
و آنوقت این
سوال پیش میآید
که ۸۰درصد
باقیمانده از
این مبلغ
کجاست؟
از
نظر من
کارشناس
بانکی، این
قضیه مجهول
است و به همین
دلیل نیز
نگارنده به
دادستان،
مطبوعات و
مسوولان
بانکی توصیه
میکنم قبل
از آنکه مقصر
را بیابند،
پیدا کنند که
پولها کجا
رفته و اگر
غیر از این
صورت گیرد
اشتباه و
انحراف از
مسیر است.
درخصوص
مساله دوم
یعنی مقصر چه
کسی است؟
زمانی میتوان
جواب این
سوال را داد
که به سوال
نخست پاسخ
دهیم. وقتی
سوال اول به
جواب نرسد
نمیتوان
درباره مقصر
سخن گفت. این
همه تاکید به
بازداشت و
زندان و
مجازات
عاملان،
مسیر درستی نیست
و حتی شنیدهام
که بعضی از
مدیرعاملان
بانکها
ممنوعالخروج،
بازداشت یا
با قرار موقت
آزاد شدهاند.در
حالیکه این
مسیر درستی
نیست و نخست
باید به
دنبال این
پاسخ بود که
سههزار
میلیارد
تومان چه شده
است؟
سوم
آنکه چطور میتوان
جلو چنین
سوءاستفادههایی
را گرفت؟ در
اینباره
باید به مطلب
اساسیتری توجه
کرد. نظام
بانکی در
ایران
اختراع نشده
و رشد بومی
نداشته است.
ما نظام
بانکی را از
نظامهای
پیشرفته
گرفتهایم،
روشها و
تکنیکهای
بانکی
امروزه
توسعهیافته
و کمیتهها و
آییننامههای
بینالمللی
در این خصوص
تشکیل شده،
به طوری که
اگر امروز یک
بانک
ورشکسته شود
به یک کشور و
یک بانک
محدود نیست. و
همه دنیا از
آن متاثر میشوند.
بنابراین
حفظ سلامتی
یک بانک
نگرانی همه
دنیاست و از
این رو ۲۵ سال
پیش کمیته
«بال» در شهری
در سوییس
تشکیل شد تا
برای سلامت
بانکها
قواعد و نظامهای
خاصی وضع کند
که اگر این
سیستمهای
جهانی، قواعد
بانکی و
دولتی را
رعایت کنند
احتمال اینگونه
تقلبها
کاهش پیدا میکند
یا اگر
اتفاقی
بیفتد ضرر
عمدهای
متوجه نظام
بانکی نمیشود.
قوانین
مربوط به
کمیته بال در ۱۹۸۷ یا ۱۹۸۶ وضع
شده و از آن
زمان تاکنون
چندین بار
عوض شده و در
تمام کشورها
به جز ایران
اجرا میشود.
نکته
دیگر اینکه
در ایران
برای اینگونه
مسایل لازم
نیست به
دنبال روشهای
کنترل
سوءاستفاده
اسلامی
برویم،
اینکه دیگر
سیستم ربوی
نیست. به طور
مثال، یک نفر
چرخ را
اختراع کرده
و امروزه هم
مبنای کل
صنعت جهان
قرار گرفته
حال اگر ما
بگوییم نه ما
باید خودمان
یک بار دیگر
آن را از اول
درست کنیم،
این فرهنگ درستی
نیست. باید از
پیشرفتهای
جهانی
استفاده کرد.
تا پیش از
انقلاب بهطور
منظم، بانک
مرکزی به
دانشآموزان
مستعد با
معدل بالای ۱۸
بورس میداد
تا در انگلیس
یا آمریکا در
بانکداری و
بیمه، تخصص
پیدا کنند
اما این امر
پس از انقلاب
متوقف شد و در
این ۳۰سال ما
در سطح نازل و
عقبماندهای
قرار گرفتهایم.
مطلب
چهارم که در
سوالهای
نخست نیامد
درخصوص نقش
رسانههاست.
به طور عمده
نقش رسانهها
در جلوگیری
از فساد
بسیار مهم
است. رسانههای
آزاد، مهمترین
ابزار
مبارزه با
فساد هستند.
اگر رسانهها،
انحصاری دست
دولت باشند
حتما فساد در
دولت یا
سازمانها
و موسسات
زیرمجموعه
زیاد میشود
اما اگر
رسانهها در
اختیار بخشخصوصی،
مردم و گروههای
غیردولتی و
کسانی باشد
که نقش دیدهبان
سلامت جامعه
را برعهده
دارند،
مطمئنا با فساد
مقابله میشود
و در اولین
فرصت، هر
فسادی را رو
خواهند کرد.
این
دیدهبانان
میتوانند
روحانیون،
دانشجویان و
روشنفکران باشند.
اگر مطبوعات
آزاد نباشند
فساد گستردهتر
و در ابعاد
وسیعتری
پخش میشود.
البته
مطبوعات
نباید فرد،
شرکت یا شخص
حقوقی را قبل
از محکومیت
متهم کنند
اما نمیتوان
آنان را
مجبور کرد تا
درباره فساد
حرف نزنند و
این امر
غیرمنطقی
است که
روزنامهها
را مجبور به
سکوت کرد و
اگر چنین
اتفاقی رخ دهد
اینگونه
مسایل – همانگونه
که امروز
شاهد آن
هستیم –
زیرزمینی و
درگوشی،
مانند ارسال
پیامک، در
بین مردم پخش
میشود.
* مدیرعامل
اسبق بانک
صادرات
منبع:
روزنامه شرق
|