اوج
بیشرمی
مسئولان قوه
قضاییه و
وزارت
اطلاعات
دیروز
که سمیه توحیدلو
را به زندان
اوین احضار
کردند تا
پروندهاش
را با اجرای
حکم شلاق
«مختومه» کنند.
وقتی قاضی
اجرای احکام
به دست و پا
زدن افتاد و
حتی با لحنی
التماسگونه
از کارکنان
زن دادسرا و
زندان خواست
این حکم را
اجرا کنند، هیچکدام
حاضر نشدند
ننگ این
وقاحت را در
کارنامهی
خود باقی
بگذارند.
ضربههای
شلاقی که روز
چهارشنبه بر
پیکر سمیه
توحیدلو
فرود آمد، بیش
از اینکه او
را تحقیر کند
و دیگران را
به خشم بیاورد،
تیشههایی
بر ریشهی یک
حاکمیت
انحرافی است
که انقلاب
ملت را به
توبره کشیده
و اعتبار میهن
را به یغما
برده است.
کلمه –
حسین ناصری نیا:
دیروز که سمیه
توحیدلو را
به زندان اوین
احضار کردند
تا پروندهاش
را «مختومه»
کنند، بسیاری
دیگر، از رئیس
دانشگاه
تهران تا مسئولان
ارشد قوه قضاییه
و مدیران
بلندپایه
وزارت
اطلاعات، هیچیک
نمیتوانند
انکار کنند،
که همه در جریان
بودند که
قرار این «حسن
ختام» اینگونه
بیشرمانه
به سرانجام
برسد.
بیشرمانه
تا آن حد که
وقتی قاضی
اجرای احکام
به دست و پا
زدن افتاد و
حتی با لحنی
التماسگونه
از کارکنان
زن دادسرا و
زندان خواست
این حکم را
اجرا کنند، هیچکدام
حاضر نشدند
ننگ این
وقاحت را در
کارنامهی
خود باقی
بگذارند.
آنها کم از این
صحنهها ندیده
بودند، اما این
بار اجرای این
حکم
ظالمانه،
وقاحتی
افزون میخواست
که جز از
دستان
گنهکار یک
مرد – بلکه نامرد
– بر نمیآمد.
وقاحت اینقدر
بزرگ بود که
حتی قاضی
شعبه، که
عاقبت خود
دست به شلاق
شد و حکم ننگین
قاضی مقیسه
را اجرا کرد،
جرات نکرد پای
کار خود بایستد
و بدین ترتیب
منشی زن
دادسرا
مجبور شد در
پرونده بنویسد
که خودش این
حکم را اجرا
کرده است!
همین سهگانهی
کوتاه، تمام
روایت اتفاقی
است که میتوان
آن را نمایی
همهجانبه
از حاکمیت
انحرافی و
غصبی امروز
دانست: اطلاع
همگان از ظلم
و سکوت، حکومت
مطلقهی
بدکاران بر
همهی امور،
و نهایتا بیمسئولیتی
و دروغ.
دیگر همین
مقدار بس است
و نیازی به
افزودن نیست
که او در شب بیست
و سوم خرداد
بازداشت شد
اما بعدا قاضی
او را به
اتهام «تحریک
دانشجویان
در روز ۲۵ خرداد»!
محاکمه کرد؛ یا
نیازی به
گفتن این نیست
در طول دورهی
بازداشت یا
در زمان
دادگاه، او
شاهد چه
رفتارهای شنیع
و دردناکی
بوده است؛ و یا
…
ضربههای
شلاقی که روز
چهارشنبه بر پیکر
سمیه توحیدلو
فرود آمد، بیش
از اینکه او
را تحقیر کند
و دیگران را
به خشم بیاورد،
تیشههایی
بر ریشهی یک
حاکمیت
انحرافی است
که انقلاب
ملت را به
توبره کشیده
و اعتبار میهن
را به یغما
برده است.
از تقدیر یا
طنز روزگار؛
این حکم بیشرمانه
درست در زمانی
اجرا شد که
رسوایی
اختلاس میلیاردی
بالا گرفته و
مانند آن قاضی
بیبهره از حیای
اجرای احکام
دادسرای
زندان اوین،
همهی
مقامات به
دست و پا زدن
افتادهاند
تا به نحوی این
افتضاح را
رفع و رجوع
کنند.
پیام این
همزمانی شاید
جز این نباشد
که در روزگاری
که سلطهی
خودکامگی و دولت
دستنشاندهی
انحرافی و
برادران
قاچاقچی دست
به دست هم
دادهاند تا
سرمایههای
کشور را به
تاراج ببرند
و ایران و ایرانی
را اینچنین
به فلاکت
بکشانند، باید
هم امثال سمیه
توحیدلو
شلاق بخورند
و تحقیر شوند.
اما اگر بتپرستان
توانستند با
شلاق زدن و
شکنجهی سمیه
و یاسر،
رسالت محمدی
را منکوب
کنند؛ اینان
هم خواهند
توانست حاکمیت
خود را با
شکنجه و
زندان و
قاچاق و
اختلاس امتداد
دهند.
این بساط ظلم
و جور رفتنی
است، رسواییاش
شهرهی آفاق
شده و
استخوانهایش
خردشدنی
است؛ صدای
خرد شدن
استخوانهای
این بساط
ستمکاری به
نام دین و خدا
را از پژواک
ضربههایی
که بر تن سمیه
توحیدلو
خورد، میتوان
شنید. اما
افسوس که نه
شنیدنی در
کار است و نه
بصیرتی و نه
حتی فقاهتی:
«لهم قلوب لا یفقهون
بها و لهم اعین
لا یبصرون
بها و لهم
آذان لا یسمعون
بها»
تکذیب دروغ
پردازی جدید
رسانه های
اقتدارگرا:
حکم
ننگین کاملا
اجرا شده
یک منبع آگاه
به دروغ
پردازی های
رسانه های
اقتدارگرا
واکنش نشان
داد و تصریح
کرد که خلاف این
دروغ پردازی
ها، حکم ننگین
شلاق برای سمیه
توحیدلو دقیقا
اجرا شده و
برخلاف
قانون، این
عمل توسط یک
مامور مرد
صورت گرفته
است.
رجانیوز
امروز ادعا
کرده بود که
شلاق خوردن
سمیه توحیدلو
«ادعای دروغ»
است، خبری که
به نظر میرسد
هدفی جز
مخدوش کردن
واقعیت شرمآور
این برخورد
دستگاه قضایی
و تحت الشعاع
قرار دادن
ابعاد تاسف
بار این
اقدام ندارد.
این منبع
آگاه به کلمه
گفت: سمیه توحیدلو
از زنان
مسلمان و
روشنفکر ایرانی
است که در
سالهای
گذشته یکی از
جوانان فعال
در جمع های
اصلاح طلب
بوده است. او
دانشجوی
دکترای
جامعه شناسی
دانشگاه
تهران است و یکی
از شاخص ترین
زنان فعال در
ستادهای
انتخاباتی
چند
انتخابات اخیر
از جمله
انتخابات ریاست
جمهوری دهم و
ستاد مهندس
موسوی بوده
است.
وی افزود:
عوامل کودتای
انتخاباتی
که از شکلگیری
زنجیره
افتخارآمیز
سبز از تجریش
تا راه آهن
عصبانی
بودند، در
اولین روز
بعد از
انتخابات، یکی
از اولین
اقداماتشان
بازداشت سمیه
توحیدلو بود
که نقش مهمی
در سازماندهی
این زنجیره
انسانی داشت.
به گفته این
منبع آگاه،
آنها خانم
توحیدلو را
در شب بیست و
سوم خرداد ۸۸ دستگیر
کردند و نزدیک
به هشتاد روز
در زندان نگه
داشتند. اما
در نهایت
تمام آنچه
بازجویان در
پرونده وی
جمع کردهاند
و منجر به
صدور مجازات «یک
سال حبس،
پنجاه ضربه
شلاق و یک ملیون
ریال جزای
نقدی» شده،
چند نوشتهی
وی در وبلاگش
در انتقاد از
دولت احمدینژاد
بود.
او
تاکید کرد:
برخلاف آنچه
رسانه های
اقتدارگرا
سعی در القای
آن دارند،
حکم شلاق برای
سمیه توحیدلو
دقیقا اجرا
شده و مانند
همه خانمها
که حکم شلاق
آنها را از روی
لباس اجرا میکننند،
به همین نحو
اجرا شده است.
از نوشتهی
مسئولانه و
متواضعانهی
ایشان هم که
گفتهاند
اجرای شلاق
در واقع «نمادین»
و با هدف تحقیر
بوده، نباید
اینطور
برداشت شود
که شلاق زده
نشده است. دقیقا
زده شده و
تنها ایشان
از سر تواضع و
برای اینکه هیچ
اغراق و کار غیر
اخلاقی
انجام نشود یا
دوستانش نگران
نشوند، توضیح
دادهاند که
زدن شلاق اینطور
نبوده که بدن
ایشان را زخم
کند یا جای آن
باقی بماند.
بلکه بیشتر
به قصد تحقیر
بوده است.
این منبع
مطلع تاکید
کرد: خیلی
تاسفبار
است که وقتی
خانم توحیدلو
تا این حد
اخلاقی
برخورد میکند
و حتی حاضر نیست
به رفتارهای
زشت و شرمآور
بازجویان و
موارد دیگری
اشاره کند تا
مبادا طرح
علنی آنها به
توهین به
ارزشهای
اسلامی و
انقلابی
منجر شود،
حالا دوستان
از آن طرف بام
افتادهاند
که به جای
آنکه لااقل
عمل زشت قوه
قضاییه را
توجیه کنند،
به تکذیب آن میپردازند.
وی
افزود: ای کاش
اقتدارگرایان
به جای اینکه
دستپاچه
شوند و اصل
ماجرا را
دروغ بخوانند،
اینقدر
دغدغه اسلام
و قانون
داشتند که میپرسیدند
به چه حقی یک
مرد بر بدن این
زن مسلمان
شلاق زده؛
چطور جرات
کردهاند در
پرونده قضایی
ایشان به
دروغ بنویسند
که زن منشی
دادگاه این
شلاق را زده؛
چگونه آن دادیار
نامرد
توانسته بر
بدن این خانم
چادری که در
حال قرآن
خواندن بوده
شلاق بزند و
چطور شرم
نکرده که در میانهی
شلاق زدن،
قرآن را به
زور از دست او
گرفته است و
چطور …
این
منبع آگاه در
پایان گفت:
خانم توحیدلو
دقیقا و
منحصرا به
استناد
مطالب وبلاگی
و فعالیتهایش
در فضای مجازی
به حبس و شلاق
و جزای نقدی
محکوم شده
است. بازجویان
با همهی بیاخلاقیها،
هیچ اتهامی
را
نتوانستند
به ایشان
بچسبانند و
اتهام اصلی ایشان،
دو نوشتهی
وبلاگی در
نقد احمدینژاد
بوده است. در
نهایت هم حبس یک
سالهی ایشان
بخشیده شده،
اما شلاق و
جزای نقدی
برای ایشان
اجرا شده تا
سندی باشد بر
رفتارهای
ننگین و جفای
دستگاه قضایی
به بهترین
نخبگان متدین
و متعهد این
کشور، و تاریخ
دربارهی اینها
قضاوت کند.
|