نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران

N A M I R

‏پنجشنبه‏، 2011‏/09‏/15

33

 

 

تاج زاده:

فاجعه دریاچه ارومیه به بی کفایتی دولت و عدم کارآیی مجلس برمی گردد

 

مردم نه تنها مشاهده می کنند که دریاچه ارومیه دارد از بین می رود بلکه بیشتر از این ناحیه آزار می بینند که به این مساله بی توجهی می شود. در دوره حکومت اقتدارگراها بی کفایتی و بی توجهی با هم توام شده است. این مساله سبب شده که خشم مردم به حق به جوش آید و در شعارشان نیز تبلور یابد

وضعیت دریاچه ارومیه بحرانی است، بحرانی که بارها کارشناسان محیط زیست نسبت به آن هشدار داده اند. بیش از نیمی از بزرگترین دریاچه داخلی ایران تبدیل به شوره زار شده و نه تنها ارکان اصلی حیات در شمال غرب ایران را با تهدید جدی روبه‌رو کرده، بلکه اثرات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی آن آرام آرام در حال پدیدار شدن است.

رسیدن نمک دریاچه به زمین های کشاورزی و تخلیه تعدادی از روستاها در منطقه، اولین اثرات عینی خشک شدن این دریاچه و تالاب بین المللی است. دریاچه ای که از سال ها قبل به عنوان «پارک ملی»، بالاترین درجه حفاظتی، شناخته شده و سازمان علمی فرهنگی ملل متحد، یونسکو، آن را در فهرست ذخیره گاه های زیست‌کره جهان به ثبت رسانده بود، امروز پیش چشم غیورمردان آذربایجان به شوره زار تبدیل می شود تا سندی بر اشتباهات پیاپی دولت‌های ما باشد. مساله دریاچه ارومیه یک موضوع ملی است، این دریاچه متعلق به همه ایرانیان است و از این رو هر ایرانی دلسوز وطن نسبت به اتفاقات رخ داده در این خصوص این دریاچه معترض است و ابراز نگرانی می کند.

سید مصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی فعلی و معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات، در گفت و گویی با کلمه که در دوران مرخصی کوتاه وی از زندان انجام شده، می گوید: “در خصوص دریاچه ارومیه باید به چند نکته توجه شود. به نظر من یک وجه مساله به واقعیت جاری در کشور و بی کفایتی دولت و عدم کارآیی مجلس بر می گردد. نه تنها مردم مشاهده می کنند که دریاچه ارومیه دارد از بین می رود بلکه بیشتر از این ناحیه آزار می بینند که به این مساله بی توجهی می شود. در دوره حکومت اقتدارگراها بی کفایتی و بی توجهی با هم توام شده است. این مساله سبب شده که خشم مردم به حق به جوش آید و در شعارشان نیز تبلور یابد: دریاچه ارومیه از بین می رود بلکه مجلس نیز حکم قتل صادر می کند.”

این فعال سیاسی همچنین با اشاره به اینکه توجه مسوولین بیشتر به سمت مسائل حاشیه ای بوده است، می افزاید: “من به دلیل حضور در زندان و دیدن رسانه به اصطلاح ملی، می بینم که در رادیو و تلویزیون و همچنین دیگر رسانه های تحت کنترل جناح اقتدارگرا، به رفتن و آمدن یک مربی فوتبال معطوف شده است که البته در جای خود و برای طرفداران فوتبال مهم است و موضوعیت دارد. اما در مقابل، به هیچ یک از مسائل کلان که به سرنوشت مردم مربوط است پرداخته نمی شود. در واقع انتقادی که زمان شاه می کردیم که فوتبال را عَلَم می کرد تا مردم را از توجه به مسائل اساسی و ملی بازدارد، امروز نیز مصداق پیدا کرده است. یعنی ریزترین مسائل فوتبال در وسیع ترین سطح در صدا و سیما مطرح می شود اما دریغ از بحث جدی و اطلاع رسانی در خصوص دریاچه ارومیه که یک موضوع ملی است. یا دریغ از یک بحث آزاد در خصوص حوادث سوریه یا درباره تحریم های اقتصادی و آثار مخرب آن بر کشور و یا درباره شعارهایی که دولت در این ۶ ساله داد و ما را به موقعیتی رساند که امروزه بسیاری از دوست ها با کشورمان دشمن شده اند.”

این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که از سال گذشته در قرنطینه ی بند دو الف به سر می برد، با اشاره به جایگاه مهم مجلس در این امور و بی اعتمادی که مردم نسبت به مجلس پیدا کرده اند، خاطر نشان می کند: “بی اعتمادی ملی به مجلس که در جریان جنبش اعتراضی مردم آذربایجان خودش را نشان داد، واقعا عبرت آموز است. اگر مجلس واقعا آن طور که امام می فرمودند “عصاره ملت” و در “راس امور” است، همه آن هیجان هایی که در خیابان های تبریز و ارومیه تخلیه شد، می بایست مقدمتا در مجلس منعکس می شد.”

تاجزاده با تاکید بر اینکه نیاز امروز ما یک مجلس پرسشگر و مردمی است، می افزاید: “به یاد دارم که آقای جنتی می گفت مشکل مجلس ششم این است که وقتی پیچ رادیو را باز می کنیم تن من می لرزد، بله آقای جنتی! اگر می خواستید کشور آرام باشد تو باید تنت می لرزید، روزی کشور ناآرام خواهد بود که تو در آرامش باشی و گمان ببری اوضاع خوب است. مجلس فرمایشی شکل می گیرد و بله قربان گویی رواج پیدا می کند و چشم باز می کنید و می بینید که کشور را ناآرامی فراگرفته است. مجلس آرام و در واقع رام، کشور را نا آرام می کند و کشور آرام، مجلس مستقل و منتقد دارد. مجلس آرام همراه با کشور آرام نداریم. هرچند که در شرایط هرج و مرج کشور ناآرام و مجلس ناآرام خواهیم داشت. این اصل در مجلس هفتم و هشتم نادیده گرفته شد و امروز اگر دولت بی کفایت است، مجلس به جای آنکه بی کفایتی را برطرف کند تکمیلش می کند. اختناق اجازه نمی دهد که این بحث ها به صورت شفاف در جامعه مطرح شود و مردم با ابعاد موضوع آشنا شوند.”

این زندانی سبز می افزاید: “یک مشکل دیگری نیز به وجود آمده که از مختصات دوران جدید است و اقتدارگراها متوجه نیستند که دچار چه وضعی شده اند. نمی توان که در همه دنیا از حق اعتراض مردم دفاع کرد و نوبت به خود که رسید آن را سرکوب کرد و حتی آب بازی ساده را نیز بر نتافت. در زمان شاه البته اینگونه بود اما در آن زمان رژیم هیچ تظاهراتی جز تظاهرات علیه کمونیست ها را پخش نمی کرد که آن نیز دوگانگی بود اما در آن ایام فضای کلی دنیا این بود. امروز عملا مردم می بینند که دریاچه ارومیه از بین می رود و در جامعه مدنی و حوزه افکار عمومی، نهادهای مدنی آن قدر نیرومند و متکثر و پرشمار نیستند که در این باره فعال باشند. بحث جدی هم که ناممکن است و مردم نیز اگر بخواهند که واکنش نشان دهند سرکوب می شوند، به طوری که شنیده ام سه نفر در دفاع از حقوق دریاچه ارومیه که متعلق به همه مردم است کشته شده اند و می تواند پیامدهای بسیار بدی را برای جامعه ما داشته باشد.”

رییس ستاد انتخابات دولت اصلاحات توجه به محیط زیست را امر جدی می داند و تاکید می کند: “همه ما باید بکوشیم تا در خزر، دریاچه ارومیه و در همه جای ایران محیط زیست را حفظ کنیم. این به سود همه است و باید پیوندی ملی در این مورد برقرار شود. هرچند اگر دموکراسی حاکم بود بین مطالباتی که مردم در سطح ملی و در منطقه دارند ارتباط به وجود می آمد. زمانی که بحث خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح می شود افرادی که من با آنان ارتباط دارم اعم از آذری و غیره آذری، یکسان متاثر می شوند. احساس می کنند بخشی از پاره تنشان آسیب دیده است . کما اینکه این مساله اگر درباره دریای خزر بود یا درباره خلیج فارس، همه متاثر می شدند اعم از اینکه ترک باشند یا فارس، کرد باشند یا ترکمن.”

 

 

 

 

صفحه‌ای که در آن قرار دارید، آرشیو سایت قدیمی نهضت مقاومت ملی ایران می‌باشد.برای دستیابی به سایت جدید به این آدرس رجوع کنید: namir.info